درست مثل راه رفتن و حرف زدن، همدلی کردن هم جزو آن دسته از مهارتهایی است که به وقتش در شخصیت کودک شکل میگیرد. پس نمیتوان دستیابی به این مهارت را جلو انداخت، اما باز هم مثل راه رفتن یا حرف زدن، میشود محیط مناسبی را فراهم کرد تا وقتی زمان یادگیری همدلی فرا رسید، کودک به صورت طبیعی این مهارت را نیز به خوبی یاد بگیرد و تقویت کند. شما همانطور که به یادگیری مهارتهای حرکتی و ذهنی فرزندتان کمک میکنید، میتوانید در شکلگیری مهارتهای اجتماعی و عاطفی او نیز نقش داشته باشید. در ادامه شما را با فعالیتهایی که میتوان در این زمینه انجام داد بیشتر آشنا میکنیم:

عکسهای دوستان و آشنایان؛
مسلما یکی از بهترین راهها برای تقویت همدلی، تماس و معاشرت با دوست و فامیل است. این موضوع در ارتباطات چهره به چهره در زندگی روزمره اتفاق میافتد، اما راهکاری وجود دارد تا این تجربه را در محیط خانه نیز مدام تکرار کنیم. شما به سادگی میتوانید آلبوم عکسی شامل عزیزان خود در میان دوستان و آشنایان درست کنید و این آلبوم را در اختیار فرزند کوچکتان قرار دهید تا هر چقدر دوست داشت، آن را تماشا کند. خیلی وقتها کودک خودش تنهایی میتواند این کار را انجام دهد اما بعضی مواقع هم به کمک شما برای این کار نیاز پیدا خواهد کرد. هنگام تماشا با رسیدن به هر عکس مکث کنید و برای کودک توضیح دهید که مثلا: «این پدربزگه، پدربزگ تو رو خیلی دوست داره، تو هم پدربزرگ رو خیلی دوست داری، یادته با هم رفته بودین باغ وحش؟»
لازم نیست تا کودک شما هم حتما در عکسها باشد، اما بهرحال، کودک از دیدن خود در کنار عزیزانش، لذت میبرد. شما میتوانید با توجه به سن کودکتان این کار را با عکسهای روی یخچال یا دیوار هم تکرار کنید.
این تصاویر یادآور تمام عشقی هستند که فرزند شما در زندگی خود از نعمت داشتنشان بهرهمند شده است. تماشای تصاویر دوست و آشنا، برای کودک احساس امنیت به وجود میآورد و به برقراری ارتباط حسی میان او و دیگر اعضای فامیل کمک میکند. ویژگیهایی که برای همدلی داشتن و سایر مهارتهای اجتماعی ضروری هستند.

احساسات را در زمان وقوع، توضیح دهید؛
این کار یکی از بهترین روشها برای تقویت هوش عاطفی کودکان است. وقتی کودک شما بلند بلند گریه میکند، فریاد میزند یا به هر صورت دیگری احساسش را بروز میدهد، خیلی راحت ممکن است که شما هم کلافه بشوید! اما اگر بتوانید خودتان را کنترل کنید و به آرامی برای کودک احساسش را توضیح دهید به او کمک خواهید کرد تا بفهمند چه اتفاقی افتاده است و این احساسات در چه شرایطی به کار میآیند: «میبینم چون شیرینیات افتاده داری گریه میکنی؟ فکر کنم الان خیلی نارحت هستی؟»
خیلی مهم است که برای بیان احساسات از جملات ساده استفاده کنید تا این جملات تمام اطلاعات ضروری را در بر بگیرند. شما از این کار برای توضیح احساسات مثبت هم میتوانید استفاده کنید: «مادربزگ قراره بیاد خونمون، الان خیلی خوشحالی، نه؟»
به تدریج توضیح این احساسات به کودک کمک میکند تا در شرایط مشابه، این احساسات را در چهرهی دیگران نیز تشخیص دهد و چون احساسات زیادی را میشناسند با حسی که شناسایی کرده است، همدلی پیدا کند.
توضیح احساسات در کتابها؛
در این فعالیت فرزند شما این فرصت را پیدا میکند تا در فضایی بیطرفتر با احساسات مختلف آشنا شود. بنابراین کودک میتواند بدون اینکه از لحاظ عاطفی درگیر شود، احساسات را در وجود دیگران شناسایی کند. پس کودک شما قادر خواهد بود تا با اسامی احساسات مختلف بیشتر آشنا شود و اگر حرف میزند این اسامی را با ادا کردن تمرین کند.
در این فعالیت، وقتی برای کودک کتاب میخوانید، با مکث کردن هر کجا که لازم باشد، در مورد حالت چهره و احساس شخصیتها به فرزندتان توضیح میدهید. در اینجا هم باز مهم است که از جملات ساده استفاده کنید و در مورد تمام احساسات حرف بزنید: «این پسر کوچولو ناراحته، ببین داره گریه میکنه!»
با توجه به توانایی کودکتان در صحبت کردن و حوصلهی او در زمان کتاب خواندن میتوانید از او بپرسید: «به نظرت چرا این پسر ناراحته؟ فکر میکنی اسباببازیش رو گم کرده باشه؟»
مراقب باشید که گفتوگو را کوتاه و مختصر نگه دارید و این کار را در تمام صفحات کتاب یا با همهی کتابها تکرار نکنید. بعضی مواقع بهتر است یک داستان فقط یک داستان باقی بماند، اما بهرحال شما میتوانید از این فعالیت در فرصت مناسب وقتی فرزندتان علاقه و توجه از خود نشان داد، استفاده کنید.
معرفی الگوی مناسب؛
دکتر مونته سوری درسهایی طراحی کرده است که از آنها با عنوان «ادب و نزاکت» برای کودکان یاد میکند. هدف از این درسها این است تا به کودکان به صورت شفاهی و عملی یاد دهیم تا چطور در شرایط مختلف اجتماعی، رفتار کنند. هیچ وقت برای آموزش این درسها به فرزندتان زود نیست. جذابیت این درسها در این است که تمام شرایط اجتماعی که ممکن است یک انسان با آنها مواجه شود را پوشش میدهند و بنابراین به کودک کمک میکنند تا یاد بگیرد چطور از احساساتش برای همدلی کردن با دیگران استفاده کند.
یکی از مواقعی که میتوانید این کار را تمرین کنید زمانی است که کودک یا شخصی جلوی چشم کودک زمین میخورد، در این شرایط شما میتوانید با صدایی دلسوز بپرسید که: «حالت خوبه؟ به کمک نیاز داری؟» و دستتان را به نشانهی کمک به سویش دراز کنید.
درست است که شما در شرایط عادی هم همین کار را خواهید کرد، اما نکتهای که اهمیت دارد این است که در این کارتان مداومت داشته باشید و آنقدر آرام آن را انجام دهید که فرزندتان بتواند با تمام جزئیات متوجه واکنش شما شود تا خودش در آینده و در موقعیتهای مشابه، مثل شما عمل کند.
در کنار الگو شدن، میتوانید شرایطی را ایجاد کنید که فرزندتان فرض کند، شما زمین خوردهاید تا او بتواند به کمک شما بیاید! البته این فعالیت، تمرین پیچیدهتری است و کودک شما باید آنقدر بزرگ شده باشد که معنای وانمود کردن را بفهمد، بهرحال میتوانید بخت خود را برای رسیدن به نتیجهی مطلوب امتحان کنید.
ادب و نزاکت را میتوان با خیلی از فعالیتها تمرین کرد و این شما هستید که تصمیم میگیرید به کودکتان یاد بدهید تا چطور در شرایط مختلف نسبت به آدمهای دیگر واکنش نشان دهد و از مشاهده و عاطفهاش برای همدلی کردن کمک بگیرد.

سخن آخر؛
همدلی به صورت طبیعی در ذهن کودکی رشد میکند که از نعمت امنیت و عشق در زندگی بهرهمند شده باشد. پس به خاطر داشته باشید همین که به فرزندتان عشق بورزید و از او مراقبت کنید، به او همدلی داشتن را هم میآموزید.